همیــــن
دنیا را عاشقانه بدنبال تو گشتم و
عاقبت خسته و مایوس بر در خانه خود رسیدم....
آه از آن لحظه ای که دیدم
بر در خانه ام نوشته بودی
آمدم نبودی...!!!
زندگی فرصت نقاشی است
وقت محدود ولی کافی است
چشم هایت
دست هایت
گوش ها و لب و دندان هایت
فکر هایت
حدس هایت
قدم و پای و همه اعضایت
همه رنگین قلم نقاشند
بوم نقاشی
اندازه ی یک عمر درازا دارد
تک تک نقطه ی آن مقصد و معنا دارد
نوع و موضوع و هدف ازاد است
راستی
داشت یادم می رفت
پاک کن نیست در این نقاشی
قلمت تا که به کاغذ برسد
نقش آن می ماند
بهترین نقاشی
نقش مهر است بر اندام زمان
نقش عشق است بر کون و مکان...
من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم...
که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود...
و من ...
روبه روی تو ...
می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم............!